تعداد بازدیدهای این مطلب : بازدید
اصل
این دستور را حضرت علّامه آیة الله سیّد محمّد حسین حسینى طهرانى أفاض
الله علینا من برکات تربته، در سال آخر عمر شریف و با برکت خود در یکى از
جلسات براى خواصّ أصحاب خودشان از روى نسخه خطّى آیة الحقّ مرحوم آیة الله
حاج میزا على قاضى طباطبائى که بنام «صَفَحاتٌ منْ تاریخ الأعلام» بقلم
فرزند ایشان نوشته شده است، بیان فرموده، به عمل و مداومت آن تأکید نمودند و
مخصوصاً به طلّابى که با حضرتش مأنوس بودند، أمر کردند آنرا در دفتر خود
ثبت نمایند [لذا این حقیر از روى نسخه ایشان در کتابخانه معظّم له استنساخ
نمودم] اینک متن عربى آن را با استفاده ترجمه و توضیح مختصر آن بزرگوار به
علاقمندان تقدیم مى نمائیم و آن متن از این قرار است:
«
أَلْحمدُ للهِ رَبِّ العالمین، وَ الصَلوة وَ السلامُ على الرَّسولِ الْمبینِ وَ وَزیرهِ الْوصىِّ الأَمین وَ أبْنآئهُما الْخلفاءِ الرَّاشدین وَ الذُّریَّة الطاهرین وَ الخَلَفَ الصالح وَ الماءِ الْمعین صَلّى اللهُ وَ سلّمَ علیهمْ أجْمَعینَ».
«حمد مختصّ ذات أقدس پروردگار عالمیان است. و صلوات و سلام خدا و فرشتگان مقرّب و همه جهانیان، بر فرستاده آشکار او، و بر وزیر و وصىّ أمین آنحضرت، أمیرالمؤمنین؛ و بر فرزندان آن دو بزرگوار که خلفاء راشدین و راه یافتگان و راهنمایان به حقّ و صراط مستقیم، و ذرّیه طاهرین آنان مى باشند باد. و درود و سلام بر خلف صالح و جانشین بحقّ و شایسته آنها باد که آب گوارا بر کام تشنه امّت و شیعیان مى باشند.
«صَلَّى الله وَ سَلّمَ علیهمْ أجْمعینَ» درود و سلام خداوند بر همه آنان باد.»
تنبهْ فَقدْ وافَتکمُ الْأشهُرُ الْحرُمْ
تَیقظْ لکى تَزدادَ فى الزَّادِ وَ اغْتنمْ (1)
فقُمْ فى لیالیها وَ صُمْ منْ نهارها
لِشکْر إلهٍ تَم فِى لُطْفه وَ عَمّ (2)
وَ لا تَهجَعَنْ فى اللَیل إلَّا أقَلَّهُ
تَهَجّدْ وَ کمْ صَبٍّ من اللَیْل لَمْ یَنَمْ (3)
وَ رتِّلْ کتابَ الْحَقِّ وَ اقرأَهُ ماکثاً
بِأَحْسن صوتٍ نورُهُ یشرقُ الظلمْ (4)
فَلمْ تحظَ بَلْ لَمْ یُحظَ بِمِثْله
وَ أخْطأَ مَنْ غیرَ الذى قُلْتُهُ زَعمْ (5)
وَ سلِّمْ على أَصْل القُرانِ وَ فصلِهِ
بَقِیَّة آل الله کُنْ عبْدَهُ السَّلمْ (6)
فَمنْ دانَ للرَّحْمن فى غیرِ حُبِّهمْ
فَقَدْ ضَلَّ فى إنکارهِ أعظمَ النِّعمْ (7)
فَحُبهمْ حُبُّ الالهِ اسْتعذْ به
هُمُ الْعروَة الوُثقى فَبالعرْوَة اعْتصمْ (8)
فلاتَکُ باللاهى عن الْقول وَ اعْتَبرْ
معانیه کىْ تَرْقى إلى أرْفَع الْقمَمْ (9)
عَلیکَ بِذکر الله فى کُلِّ حالة
وَ لا تَن فیهِ لا تقُلْ کیْفَ ذاوکم! (10)
فهَذا حِمى الرَّحمن فادْخلْ مُراعیا
لِحرماته فیها عَظِّمْهُ وَ التزمْ (11)
فَمَنْ یعتصم بالله یُهْدَصراطُهُ
فإنْ قُلْتَ رَبِّى اللهُ یا صاحِ فاسْتقمْ (12)
1- آگاه و متوجه باش! که ماههاى حرام (رجب و شعبان و رمضان که در نزد أهل عرفان ماههاى حرامند) از راه رسید؛ بیدار باش! تا اینکه براى مسافرت خویش توشه بردارى و این فرصت را از دست مده و غنیمت بشمار!.
2- شبهاى آن را به بیدارى و روزهاى آن را به روزه گرفتن سپرى نما، بشکرانه اینکه خداوند لطف خویش را عام و شامل همگان فرموده است!.
3- و شب را جز به مقدار کمى استراحت و خواب سپرى مکن؛ و نماز شب را بنحو تهجّد و بیدار و خواب بجاى آور (یعنى چند رکعتى نماز بخوان و مقدارى بخواب و سپس بیدار شو و به همین ترتیب عمل نماى، تا نافله شب پایان پذیرد) و چه بسیارند عاشقانى که هرگز در شب نمى خوابند!.
4- و کتاب حقّ را تلاوت نماى و آنرا با بهترین صوت و زیباترین نغمه و آرام آرام قرائت کن، چرا که ظلمتها و کدورتها را تبدیل به نور و روشنائى مى نماید.
5- پس تو بهره مند نشدى، بلکه هیچکس از چیزى به مانند قرآن بهره نبرده است! و هر کس غیر از گفته مرا بگوید سخت در اشتباه فرو رفته، مرتکب خطا گردیده و گمان او گمان باطلى خواهد بود!.
6- و سلام بفرست بر أصل قرآن و فصل آن (که مقصود محمّد و آل محمّد صلوات الله علیهم أجمعین هستند) که آنان باقیماندگان آل الله مى باشند و در برابر آنان عبد محض و تسلیم و بدون اراده باش!.
7- هر کسى که در غیر حبّ آنها خود را در ذمّه خداوند رحمن درآورد و به اندازه ذرّه اى از محبّت غیر آنها در دل راه دهد، او محققاً گمراه شده و منکر نعمت ولایت آنان گردیده؛ و در این انکار خود نعمتهاى پروردگارش را از دست داده است!.
8- پس محبّت به آنها محبّت به خداوند است و در این صورت تو خود را در پناه حبّ خداوند درآور!.
9- و درباره قرآن کوتاهى مکن و آنرا از روى لهو و لعب قرائت منماى و در معانى آن دقّت کن تا بواسطه دقت در قرآن به بالاترین ذروه از قلل مجد و شرف نائل آئى!.
10- و در هر حال بر تو باد که ذکر و یاد خدا؛ و مبادا کوتاهى کنى در قرائت قرآن و ذکر پروردگار و هیچگاه در این مورد عذر نیاور که: چگونه و چه مقدار به یاد او باشم. (یعنى اشتغال به امور دنیوى و تراکم شواغل و مشاغل تو باعث نشود که در این دو مهمّ سستى و تکاهل ورزى و آنرا بعنوان عذر براى خویش تلقّى نمائى 11- این ماهها (رجب و شعبان و رمضان) قرقگاههاى خداوند است، پس در این قرقگاه داخل شو، اما حرمت آنرا پاس بدار و آنها را معظّم داشته، ملتزم به رعایت آداب آن باش.
12- پس هر کسى که به خداوند معتصم شود (دست به دامان رحمت و جمال و جلال او دراز نماید و به ریسمان او چنگ بزند) خود را در صراط او مى یابد و اگر گفتى «ربّى الله» اى گوینده! روى این کلام ایستادگى نماى و دست از آن برندار.
«قالَ عَزَّ منْ قائلٍ: «وَ مَنْ یعتصِم بِالله فقَدْ هُدى إلَى صِراطٍ مستقیمٍ [1]».
وَ قالَ: «
وَ اسْتقمْ کَمآ أمرْتَ ..... [2]»
وَ قالَ جلَّ جلالُهُ العَظیمُ: «
إنَّ الذین قالوا رَبُّنا اللهُ ثمَّ استَقَموا تتَنَزَّلُ علیْهمُ الملئکَة ... [3]».
«خداوند عزیز مى فرماید: «و هر کسى که اعتصام به خدا پیدا کند براستى در صراط مستقیم و راه راست هدایت شده است».
و نیز فرموده است «به آنچه که مأموریت یافتى پایدارى و استقامت نما!» و نیز پروردگار که داراى جلال و مجد و عظمت است مى فرماید: «براستى آن کسانیکه بدین معنى اقرار نمودند که: پروردگار ما «الله» است و پس از این اقرار و اعتراف، استقامت و پایدارى را پیشه خود ساختند، ملائکه پروردگار بر آنها فرود مى آیند ......»»
«انتبهوا إخوانى الأعزَّة وَفقَکمُ اللهُ لطاعتِهِ، فَقَدْ دَخلنا فى حِمى الأشَهرِ الْحرُمِ، فَما أعظم نِعَم الْبارى علینا وَ أتَمَّ؟! فالْواجِبُ علینا قَبْلَ کُلِّ شىْءٍ التوبَة بشُروطها اللازمَة وَ صَلَواتُها الْمعْلُومَة ثُمَّ الاحتمآء مِنَ الکبائِرَ وَ الصَّغائِرِ بِقدْر القُوَّة.»
«هان اى برادران عزیز و گرامیم که خداى شما را در طاعت خود موفّق بدارد آگاه باشید! متوجه و هشیار باشید که ما در قرقگاه داخل شده ایم و همانگونه که در زمینهاى حرم باید از محرّمات اجتناب نمود و ارتکاب یک سلسله اعمالى که در حرم جرم نیست در آنجا جرم محسوب مى شود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانى محسوب مى شود چنین است و باید با هشیارى و مواظبت در آن وارد شد، و به همان نحو که در قرقگاه مکانى که حرم است، انسان به کعبه نزدیک مى شود، در این ماهها هم که قرقگاه زمانى است، انسان به مقام قرب خداوند مى رسد. پس چقدر نعمتهاى پروردگار بر ما بزرگ و تمام است؟! و او هرگونه نعمتى را بر ما تمام نموده است؟!.
پس حال که چنین است، قبل از هر چیز آنچه که بر ما واجب و لازم است، توبه ایست که داراى شرایط لازمه و نمازهاى معلومه است (مقصود همان دستور توبه ایست که رسول خدا صلى الله علیهِ وَ اله و سلم در ماه ذوالقعدة الحرام داده اند و در کتب ادعیه مثل «مفاتیح الجنان» آمده و چهار رکعت نماز دارد 4.)
و پس از توبه، واجب ترین چیز بر ما پرهیز از گناهان صغیره و کبیره است تا جائیکه توان و قدرت و استطاعت داریم!.»
«
فَلَیْلَة الجُمُعه أوْ یوْمُ الأحدِ تُصَلوُّنَ صَلوة التوبة لیلة الْجمعَة أوْ نهارِها؛ ثُمَّ تعیدُونها یوْمَ الأحَدِ فى الْیومِ الثانِى مِنَ الشَّهْرِ.
ثُمَّ تلتزمونَ المراقَبَة الصَّغْرى وَ الکُبْرى وَ المُحاسَبَة وَ المُعاتَبَة بِما هُوَ أحْرى. فَإنَّ فیها تَذْکرة لِمَنْ أرادَ أن یَتَذَکَّرَ أوْ یَخْشى.»
«پس (اى برادران عزیر) دستور توبه را در شب جمعه اول ماه (رجب) یا روز جمعه؛ و یا روز یکشنبه آن، انجام داده نماز توبه را بخوانید؛ سپس آنها را در روز یکشنبه دوّم همان ماه تکرار و اعاده نمائید.
سپس ملتزم شوید به مراقبه، چه مراقبه صغرى (باز داشتن نفس از آنچه که خداوند بدان راضى نیست) و چه مراقبه کبرى (نگاه داشتن دل از آنچه محبوب نمى پسندد).
و نیز خود را وادار به محاسبه (حساب کشیدن از نفس) و معاتبه (سرزنش نمودن در صورت لغزش) و معاقبه (تنبیه نمودن نفس در صورت ارتکاب خلاف) به آن چیزى که شایسته و سزاوار است نمائید.
پس براستى هر کسى که در صدد متذکر شدن به ذکر حقّ و در مقام خشیت از ذات اقدس حضرت حقّ متعال بوده باشد مى تواند از راه مراقبه و محاسبه و معاتبه و معاقبه متذکر گردد!.»
«
ثُمَّ اقْبَلوا بقلوبکُمْ وَ داوُوا أمراضَ ذُنوبکُمْ وَ هَوَّنُوا بالْإسْتغْفار خُطُوبَ عُیوبِکُمْ.
وَ إیاکُمْ وَ هَتْکَ الْحرماتِ فَإنَّ مَنْ هَتَکَ وَ إنْ لَمْ یهتکِ الکریمُ علیِهِ فهُوَ مَهْتوکٌ.
وَ أنّى یرْجى النزجاة لِقلبٍ ارتبکَتْ فیهِ الشُّکوکُ حتى یسلِکَ سَبیلَ المتقینَ وَ یَشْربَ منَ المآءِ الْمَعینِ مَعَ الْمُحسنین؟! وَ اللهُ الْمستعانُ على نَفْسى وَ أنْفسِکُمْ وَ هُوَ خیْرُ مُعینٍ».
«پس از این مرحله، با دلهاى خود بخداوند رو آورده، بیماریهاى گناهانتان را معالجه و مداوا نمائید و بوسیله استغفار، بزرگى و سنگینى عیوب خود را کاهش دهید.
و بپرهیزید از اینکه حریم الهى را بشکنید و پرده هاى حجاب را بالا زده حرمت حرم را هتک نمائید! زیرا براستى چنین شخصى در نظام تکوین بى آبرو و مهتوک است گرچه خداوند کریم از روى کرمش، بحسب ظاهر آبروى او را حفظ نماید؛ و همین جزاى اوست و نیازى به مجازات پروردگار ندارد!.
و کجا امید نجات است براى دلى که شبهات وارد آن شده در او نفوذ نموده است؟! (یعنى یکى از واجبات و لوازم حتمیّه سلوک إلى الله، یقین داشتن به مبدأ و معاد و حقانیت طریق و شیخ و استاد است، و در صورت
پیدایش کمترین شک و تردیدى سالک خودبخود از حرکت باز مى ماند. بنابراین، محال است با وجود شک، سالک از مهلکه نجات پیدا نماید.) و چنین شخصى هرگز نمى تواند در راه متقین قدم بردارد؛ و هیچگاه قدرت ندارد به مقام محسنین راه یابد و با آنان از چشمه آب گوارا بنوشد.
و خداوند تنها محلّ اتّکاى من و شما است و او بهترین یار و یاور مى باشد.»
«
1- عَلیْکُمْ بالْفرائض فى أَحْسن أوقاتها وَ هى مَعَ نوافلها الإحْدَى وَ الخمْسین. فانْ لَمْ تتَمَکَّنُوا فبأرْبَعٍ وَ أرْبعینَ. وَ إنْ مَنعتکُمْ شواغِلُ الدُّنْیا، فَلا أقَلَّ مِنْ صلوة الْأوَّابین.
2- وَ أما نَوافلُ اللیْلِ فلا محیصَ منها عنْدَ المؤْمنین. وَ العجبُ ممَّنْ یَرومُ مرْتبة مِنَ الکَمالِ وَ هُوَ لا یَقُومُ اللیال! وَ ما سَمعنا أحَداً نالَ مرْتبة مِنهُ إلا بِقیامِها.»
واما دستورالعمل این سه ماه:
«1- بر شما باد به اینکه نمازهاى فریضه خود را با نوافل آن که مجموعاً پنجاه و یک رکعت (5) است، در بهترین اوقاتشان انجام دهید؛ و اگر نتوانستید چهل و چهار رکعت (6*) آنرا بجا بیاورید.
چنانچه باز هم شواغل دنیا شما را بازداشت، حتماً نافله ظهر را که به او «صلوة أوّابین» مى گویند، انجام بدهید.
و نماز ظهر را هم در وقت فضیلت انجام دهید که در قرآن بدان تأکید شده و مراد از صلوة وُسطى» همان نماز ظهر است.
2- و امّا در مورد نافله شب بخصوص باید بدانید که: انجام دادن آن در نظر مؤمنین و سالکان حضرت معبود از واجبات است و هیچ چاره اى جز أتیان آن نیست! و تعجّب است از کسانى که قصد رسیدن به مرتبه اى از مراتب کمال را داشته ولى به قیام شب و انجام نوافل آن بى توجّه هستند!.
و ما هیچگاه ندیده و نشنیده ایم که احدى به یک مرحله و مرتبه اى از کمال راه یافته باشد مگر بواسطه برپادارى نماز شب!.»
«3- وَ عَلیکُمْ بِقرائة الْقرآنِ الْکریم فى اللَیل بِالصوتِ الْحَسَنِ الْحزین، فهُوَ شرابُ الْمُؤمنین.
4- وَ علیکُمْ بالتزام الْأوْراد الْمعْتادَة التى هى بید کُلِّ واحدٍ منْکُمْ. وَ السّجْدَة الْمَعهُودَة مِنْ 500 إلى 1000.»
«3- بر شما باد به قرائت قرآن کریم در نافله هاى شب که انسان را حرکت داده، سیر او را سریع مى نماید و
براى او بسیار مفید است. تغنّى به قرآن، انسان را بخدا نزدیک مى کند! بخلاف غناى محرم که آدمى را به لهو مى کشاند. پس تا مى توانید در شبها قرائت قرآن کنید، چرا که قرائت قرآن شراب مؤمنین است.
4- بر شما باد اینکه: به انجام دادن اوراد و أذکارى که هر یک از شما بعنوان دستور در دست دارید، ملتزم و متعهد باشید!.
و بر شما باد به مداومت سجده یونسیّه و گفتن ذکر یونسیّه: «لا إلهَ إلا أنتَ سُبحانکَ إنى کُنْتُ مِن الظالمین (7)» در سجده از پانصد تا هزار مرتبه.»
«5- وَ زیارَة المشْهد الْمعظَّم الْأعظم کُل یومٍ. وإتیانُ الْمساجدِ الْمعظَّمَة ما أمْکنَ. وَ کذا سائِرَ الْمساجدِ. فَإنَّ الْمُؤْمن فى الْمسجد کالسَّمَکة فى المآءِ.
6- وَ لا تترُکوا بَعدَ الصلواتِ الْمفروضاتِ تسبیحة الصِّدیقة صلواتُ اللهِ علیها، فإنَّها مِنَ الذِّکْر الکبیر. وَ لا أقَلَّ فى کلِّ مَجْلِسٍ دوْرَة.» «5- بر شما باد به زیارت مشهد اعظم، که مراد همان حرم مطهر امیرالمؤمنین و قبر نورانى آن بزرگوار است. و نیز سایر مشاهد مشرفه اهل البیت علیْهم السلام و مساجد معظمه مانند: مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد کوفه، مسجد سهله و بطور کلى هر مسجدى از مساجد! زیرا مؤمن در مسجد، همانند ماهى است در آب دریا!.
6- و هیچگاه پس از نمازهاى واجب خود، تسبیحات حضرت صدیقه صلَوات الله علیها را ترک ننمائید، زیرا این تسبیحات، یکى از انواع «ذکر کبیر» شمرده شده است.»
«7- وَ مِنَ اللازمِ الْمُهمَّ الدُّعآءُ لفرجِ الْحجَّة صَلواتُ اللهِ عَلیهِ فى قُنوتِ الْوتر. بَل فى کُلِّ یومٍ و فى جمیع الدَّعوات.
8- وَ قراءة الْجامعة فى یومِ الجُمُعة أعْنى الجامعة الْمعروفَة الْمشروحَة.
9- وَ لا تَکونُ التلاؤَة أقلَّ مِنْ جزْءٍ.» «7- یکى از وظائف مهم و لازم براى سالک إلى الله، دعا براى فرج (8*) حضرت حجّت صلوات الله علیه در قنوت «وَتْر» است. بلکه باید در هر روز و در همه اوقات و همه دعاها، براى فرج آن بزرگوار دعا نمود.
8- و یکى دیگر از وظائف لازم و مهم، قرائت زیارت جامعه، معروف به «جامعه کبیره» در روز جمعه است.
9- لازم است که قرائت قرآن حتماً کمتر از یک جزء نباشد.»
«10- وَ أکْثروا منْ زیارة الإخوان الأبرار؛ فإنهمْ الاخْوانُ فى الطریق وَ الرَّفیقُ فى المضیق.
11- وَ زیارة القبور فى النَّهار غبّاً وَ لا تزورُوا لیْلًا.
مَا لنا ..... وَ للدُّنْیا؟! قَدْ غرّتْنا! وَ شَغلتْنا وَ اسْتهوَتنا وَ لیْسَتْ لَنا!!.
فَطوبى لرجالٍ أبْدانُهمْ فى الناسوت وَ قلوبُهُمْ فى اللاهوتِ .... اولئک الأقلونَ عدَداً ...... وَ الأکْثرونَ مَدَداً ..... أقولُ ما تسْمعونَ. وَ أَسْتغفرُالله.» «10- تا مى توانید بسیار به دیدار و زیارت برادران نیکوکار خود بشتابید، چرا که براستى آنها برادرانى هستند واقعى که در تمام مسیر، همراه انسانند و با رفاقت خویش، آدمى را از کریوه هاى نفس و تنگناها و عقبات آن عبور مى دهند!.
11- به زیارت اهل قبور ملتزم باشید ولى نه بصورت مداوم و همه روزه (مثلًا در هفته، یک روز انجام بگیرد) و نباید زیارت قبور در شب واقع گردد.
ما را با دنیا چه کار؟! براستى دنیا ما را فریب داده، به پستى و ذلّت کشانید! ما را از مقام عزت و رفعت پائین آورد! و دنیا پست تر از آنست که براى ما هدف قرار گیرد! پس آن را براى اهل دنیا واگذارید!!.
پس به به! خوشا بحال آن مردانى که بدنهاى آنان در این عالم خاکى است ولى قلوبشان در عالم لاهوت، یعنى در عالم احدیت و واحدیّت و عزّ پروردگار در پرواز مى باشد!.
و این افراد، اگر چه از نظر تعداد بسیار کم هستند ولیکن از نظر قوّت و مدد و از جهت واقعیت و اصالت و حقیقت داراى اکثریت مى باشند.
من مى گویم آنچه را که شما مى شنوید و از ذات اقدس حضرت حق طلب مغفرت مى نمایم.» (1357 ه ق) این دستوراتى است که مرحوم قاضى به شاگردان خود داده است، و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام مى دهند؛ البته این اعمال را در حد امکان، هر کسى که نمى تواند هر روز را روزه بگیرد حتى الامکان 5 روز از رجب و 10 روز از شعبان را بگیرد، خلاصه بحسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد.
و قراءة القرآن در شب على حد قدره.
اگر مى توانى نخواب و اگر کسى نمى تواند همه شب را نخوابد؟ صب باشد، صب یعنى جگر سوخته، بیدار خوابى کند، شب زود بخوابد و سعى کند بیدار خواب کند طورى که بدن استراحت خود را بگیرد.
مرحوم قاضى اول شب مى خوابیدند بعد نماز مى خواندند و بعد مى خوابیدند و باز نماز مى خواندند،
همینطور تا دو ساعت به اذان که دیگر نمى خوابیدند، مرحوم آخوند 3 ساعت به اذان صبح بیدار بودند، اگر نافله شب را بجا نیاورید فائده ندارد و عرفان معنى ندارد.
عرفان به عمل است نه به گفتن!
اللهم صل على محمد و على محمد
منبع:
کتاب گرانسنگ مطلع انوار، ج 2، ص 105.
پاورقىها:
[1]- ذیل آیه 101 از سوره آل عمران: 3.
[2]- قسمتى از آیه 15 از سوره الشورَى: 42.
[3]- صدر آیه 30 از سوره فصّلت: 41.
[4]- مرحوم محدّث قمى (ره) در فصل پنجم که در اعمال ماه ذى القعده است گوید: ..... و کیفیت آنچنان است که در روز یکشنبه غسل کند و وضو بگیرد و چهار رکعت نماز گذارد: در هر رکعت حمد یک مرتبه و قل هوالله احد، سه مرتبه و معوذتین یک مرتبه، پس استغفار کند هفتاد مرتبه و ختم کند استغفار را به «لا حَوْل وَ لا قوَّة الا باللهِ العَلىِّ العَظیم» پس بگوید: «یا عَزیزُ یا غفار أغْفر ذُنوبى وَ ذنوبَ جَمیع المُؤْمنینَ وَ المُؤمناتِ فإنَّه لا یَغْفِر الذُّنوبَ إلا أنْتَ». حقیر گوید: ظاهر آنست که: و ذکور و دعاى بعد را، بعد از نماز باید بجا آورد.
«مفاتیح الجنان» فصل پنجم، اعمال ماه ذى القعده ص 251 ط انتشارات جاویدان [5]- زیرا نمازهاى واجب هفده رکعت است و هر یک از آنها داراى نوافل مى باشند؛ بدین ترتیب: دو رکعت نافله صبح که وقت آن قبل از نماز صبح است و هشت رکعت نافله ظهر و هشت رکعت نافله عصر که قبل از ظهر و عصر خوانده مى شوند و چهار رکعت نافله مغرب، که وقتش بعد از فریضه مغرب است و یک رکعت ایستاده و یا دو رکعت نشسته که یک رکعت حساب مى شوند و وقتش بعد از نماز عشاء است؛ و مجموع آنها، بیست و سه رکعت مى شوند و یازده رکعت آن هم نافله شب است که جمعاً سى و چهار رکعت مى باشند. بدین ترتیب مجموع نوافل و فرائض، پنجاه و یک رکعت مى شوند.
6- بدینصورت که چهار رکعت از عصر و دو رکعت از مغرب و «وُتَیره» که مجموعاً هفت رکعت مى باشد حذف شود. (این توضیح از مرحوم علّامه طهرانى روحى فداه است.)
7- ذیل آیه 87، از سوره الْأنبیاء: 21.
8- دعاى فرج در مفاتیح الجنان آمده است و با این جملات شروع مى شود:
«إلهى عَظمَ الْبلاءُ وَ برح الْخفاءُ .....»